سر کلاس پای تخته با یه تیپه شلخته با خط خوش نوشتم زندگی بی تو سخته
شاديهايم هديه به تو ، كم بودنش را بر من خرده مگير ، اين تمام سهم من از دنياست
تو که یک گوشه چشمت غم عالم ببرد حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد.
دم به دم ساعت به ساعت یادتم ، گر خوشم یا ناخوشم در هر دو حالت به یادتم.
ي صميمانه ترين آيت مهر! باصميمانه ترين ياد به يادت هستم.
اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من، دل من می داند و من دانم و دل داند و من.
اگه انگور سیاه بودی ازت شرابی میساختم که تا آخر عمر مست تو باشم.
تو را به رخ تمام شقايق ها ميکشم و ميگويم ، تا گل من هست ، زندگي بايد کرد.....
تنها يک سقوط است که جاذبه زمين مسئول آن نيست: فرو افتادن در عشق
هان ای عقاب عشق از اوج قله های مه آلود دور دست پرواز کن به دشت غم انگیز عمر من آنجا ببر مرا که شرابم نمی برد
ای چشم تو از هرچه غزل گیراتر / لبخند تو از خنده ی گل زیباتر در برکه ی آرام تو حتی مهتاب / صد بار ز خورشید شده والاتر خوبان جهان آنچه تو داری دارند / در عشق تو از یک یکشان بالاتر .
دل و جان را به ره دوست فدا بايد كرد ، به هوای دل او ترک هوا بايد كرد ، يا نبايد زجهان لاف زد از دلبر عشق ، يا كه خود را به ره دوست فدا بايد كرد.
آسمان وقف نگاهت گل من / مانده ام چشم براهت گل من / هرکجا هستی و باشی گویم / که خدا پشت و پناهت گل من